کتاب هایِ داستانی ام حاصلِ عمرم هستند هنوز تک تک شان و. پاره هایِ قلبم هستند هنوز تک تک شان. هر چند نامهربانی دیدند از خیلی از قلم ها و خیلی از دوستان و آن سکوتِ هنوز خیلی عجیب شان. هیچ کدام از این دُردانه ها را دست هایِ پیدا و پنهان نگذاشتند از چاپِ اول و دوم بگذرند. حتا بعد از بیست و چند سال. گناه اگر به گردنِ ارشاد است یا ناشر یا هر دو یا هر قَلَم شِکنِ دیگر، من و این شِکرپاره ها هنوز زنده ایم و، به کوریِ چِشمِ بخیلش، زنده هم می مانیم. که هیچ دستِ خنجر به دستی قدرتِ ذِبحِ هیچ کلمه ی نابِ داستانی را ندارد، حتا اگر تیراژش مثلا یک چاپ باشد.
,تک ,شان ,ها ,داستانی ,خیلی , ,تک شان ,تک تک ,کلمه ی ,هستند هنوز
درباره این سایت